عکاس حرفهای قشنگی هم از دهان آقای سالمن شنیده بود. کاغذها و فرمهای مربوط به کارش را به او داده بود. روی صندلی نشسته بود و عکاس را هم دعوت به نشستن کرده بود. آقای سالمن همانطوری که پیپ چوبیاش را چاق میکرد برای عکاس تعریف,گاوزبان ...ادامه مطلب