پس پرده

ساخت وبلاگ
رئیسم همان‌طور که راجع به گزارشش، سرووضع و طرز حرف زدن من، قرارداد استخدام رسمی که هیچ‌وقت نخواهم داشت و فلان‌و‌بهمان بد‌و‌بیراه می‌گفت، دور شد، اما برایم هیچ اهمیتی نداشت. من را اخراج نمی‌کند و خودش هم این را بهتر از من می‌‌داند. از وقتی که آمدم اینجا سودشان دو ‌برابر شده است و مشتری‌های قبلی‌ام در فروشگاه فورو را هم آورده‌‌ام. پس معلوم است دیگر... برو گورت را گم کن. برو گم شو! نمی‌دانم چه پدر‌کشتگی‌ای با این شرکت دارد. فکر کنم که بازاریابشان کلی وعده‌ووعید الکی به او می‌‌دهد. قاب گوشی شبیه کروکت، خمیردندان برای سگش یا آخر هفته کنار دریا... یا شاید از این هم بهتر، هفته‌ای الکی به بهانۀ سمینار فروش بروند کنار دریا و دور از چشم زنش، که بیش از هرچیزی‌ حواسش به کارهای خانه بود، عشق ‌و‌ حال کنند. حتماً همین‌طور است...


راهنمای خرید و مطالعه نسخه الکترونیک
بالاااا...
ما را در سایت بالاااا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : عباس ballaa بازدید : 268 تاريخ : جمعه 20 بهمن 1396 ساعت: 3:46