شوالیه و مرگ

ساخت وبلاگ
و آن‌گاه، دری که تا اندازه‌ای گشوده می‌شد، و چشمانی خواب‌آلود و محتاط که سعی داشت حالتی مراقب و هشیار داشته باشد؛ و سپس، فشار خشونت‌آمیزی که به در وارد می‌آمد، و ورود به داخل خانه؛ و آن‌گاه در داخل خانه، هنگامی که همه اعضای خانواده ناگهان با حالتی پریشان از خواب می‌پریدند، و فریادهای ترس و ناباوری و اضطراب، و گریه کودکان آغاز می‌شد... برای چنین لذّتی، هیچ کسی، در هر رتبه و مقامی که حضور داشت، از این که ناگزیر گشته بود ساعت خواب خود را بر هم زند، به هیچ‌وجه احساس ناراحتی و تأسف نمی‌کرد! امّا معاون رئیس، به غیر از آن که خوابیدن را دوست می‌داشت، آن هم دست‌کم پس از یک ساعت مطالعه، به ندرت دوست داشت از نیمه‌شب تا ساعت هفت بامداد، در چنین عملیات غافلگیرانه‌ای شرکت جوید؛ او نسبت به خود، و همین‌طور اداره‌ای که به آن تعلّق و وابستگی داشت، به شدّت احساس شرمندگی و خجالتی که ماهیتی تقریبا مضطربانه به همراه داشت، می‌کرد...


راهنمای خرید و مطالعه نسخه الکترونیک
بالاااا...
ما را در سایت بالاااا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : عباس ballaa بازدید : 123 تاريخ : يکشنبه 27 فروردين 1396 ساعت: 14:41