سروده‌های جياكمو لئوپاردی

ساخت وبلاگ
در معنای شاعرانه، واژه «سروده» (چکامه، ترانه) می‌توانست از قدمتی باستانی به خود ببالد. قدمتی درست به اندازه زبانِ ایتالیایی (کافی است به سراغِ اشعارِ دانته گرانقدر در بخشِ «برزخ»، سرودِ دهم، بندِ نخست به بعد مراجعه کنیم: و سپس این کار را تا سروده‌های شاعرِ دیگری که فُسکلو(۱۷) نام دارد ادامه دهیم)؛ این واژه از اعتباری ب دیرینه و قدیمی برخوردار بوده است (دانته در بخش «دوزخ»، در سرودِ بیستم، بندِ دوم از آن استفاده کرده است) و اشعارِ منظوم، در وصفِ حالِ شوالیه‌ها و دلاورانِ صلحشور، ماهیتی معمولی و عادی به آن بخشیده‌اند. امّا معنای رسمیِ «شعرِ عاشقانه»، هنوز هیچ حیات و قدمتِ رسمی با این عنوان نداشت. شاید تنها بتوان نشانه‌هایی ناچیز از کاربردِ این واژه را در اثرِ وینچِنزو مُنتی(۱۸) مشاهده نمود، آن هم به شکلِ عنوانی فرعی و نه اصلی. در جایی که می‌نویسد:«بی‌اندازه غرق در چاپِ «سروده»ای قهرمان‌پرورانه هستم...» در واقع، منتقدانِ ادبی توانسته‌اند از مدّت‌ها پیش، منابعی را که از نظر زمانی بسیار به هم نزدیک هستند و به احتمال بسیار زیاد، موجب الهام بخشیدن به لِئوپاردی شدند ردّیابی کنند. این امر، نه تنها موجب شد لِئوپاردی نه تنها آن را برای عنوانِ یک نمایش، که قهرمانِ اصلی آن، احساساتِ خود را با سرودخوانی بیان می‌دارد برگزیند، (مانند شعرِ «واپسین سرودِ سَفو»)، بلکه آن را همزمان برای کلِ مجموعه منظومِ خود انتخاب نماید.


راهنمای خرید و مطالعه نسخه الکترونیک
بالاااا...
ما را در سایت بالاااا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : عباس ballaa بازدید : 182 تاريخ : جمعه 8 ارديبهشت 1396 ساعت: 23:16