من،منم؟! :داستانهای کوتاه و شگفت‌انگیز - جلد دوم

ساخت وبلاگ
یک شب که باران شدیدی می‌بارید، «پرویز شاپور» از «احمد شاملو» پرسید: چرا این‌قدر عجله داری؟! شاملو گفت: می‌ترسم به آخرین اتوبوس نرسم. پرویز شاپور گفت: من می‌رسونمت. شاملو پرسید: مگه ماشین داری؟ شاپور گفت: نه، اما چتر دارم! دوست واقعی کسی است که در لحظه‌ای که باید جای دیگری باشد، به خاطر شما در کنارتان باشد. لن وین


راهنمای خرید و مطالعه نسخه الکترونیک
بالاااا...
ما را در سایت بالاااا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : عباس ballaa بازدید : 174 تاريخ : شنبه 13 خرداد 1396 ساعت: 22:31