به لهجه سپیدار

ساخت وبلاگ
علی میرمیرانی روزنامه‌نگار، فیلمنامه‌نویس و برنامه‌ساز تلویزیونی، در به لهجه سپیدار برای اولین بار متنی را اجرا می‌کند که صرفا برای ارائه در قالب صوتی به رشته‌ تحریر درآمده و در واقع نمونه‌ای دیگر از آن به شکل مکتوب یا هر فرم دیگر، در جایی موجود نیست. مخاطب در این اثر که توسط موسسه نوین کتاب گویا منتشر شده است شاهد یک درهم‌آمیزی نثر و لحن، مردانگی و عشق، خشونت و احساس و نرم و خشن است که ترکیبی جسورانه و کم‌سابقه را پیش روی مخاطب می‌گسترد، نثری خاص که روایت غصه و قصه‌هایی مردانه از دل اجتماع و در کنار نفس‌های هرروزه‌ مردم است. کنار هم قرار گرفتن مجموعه عنصرهای متفاوت از شیوه خوانش تا نوع متن و طراحی و نوع ارائه کار از جمله ویژگی های این کتاب صوتی است. میرمیرانی برای مخاطبان این اثر صوتی نوشته است: سلام! گاهی آدمیزاد در غروبی سرخ یا طلوعی نارنجی هوایی می‌شود برای سطرهای یتیمی که نوشته سرپناهی بسازد. من بارها که هوایی شده‌ام، که بارها یادم خودم را هم فراموش شده، بارها که دست‌هایم را سپرده‌ام تا آخرین عاشیق دنیا با آن زخمه به سازش بزند، بارها… بارها این کار را کرده‌ام و نامش شده کتاب. اولینش با دکتر تنهای مزینان بود و بعد هم چند خاطره پائیزی. گمانم شمارش از پانزده جلد گذشته باشد حالا. حالا که زندگی را و کتاب‌هایم را گاهی با هم ورق می‌زنم. در این تورقِ سالیان رسیده‌ام به به لهجه سپیدار سخن گفتن با لهجه سپیدار روزی، غروبی شاید، آمد روی کاغذ. من نشستم و پاره‌هایی را بر پاره پاره‌ترین کاغذهای جهان، بی‌لک و صاف نوشتم. وقتی می‌نوشتم در ضمن خواندمش و بعد خواستم ذهنیت و عینیت برای این کارم یکی شود که شد. شد همین به لهجه سپیدار. حالا در این سقف کاغذی و صوتی سطرهای یتیمی دیگر از واژه هایی که استخدام کرده‌ام یا به عاریت گرفته‌ام از روزگار، صاحب سر‌پناه شده‌اند دوستشان دارم مانند تمام کارهایم و امید دارم که دوستشان بدارید همچون به لهجه سپیدار.


راهنمای خرید و مطالعه نسخه الکترونیک
بالاااا...
ما را در سایت بالاااا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : عباس ballaa بازدید : 199 تاريخ : شنبه 13 خرداد 1396 ساعت: 22:31