فلسفه علم پدیدارشناسی هرمنوتیک

ساخت وبلاگ
فلسفه هرمنوتیکی قائل است به این‌که تمامی «داده‌شده‌ها» و «ایده‌ها» محصولات اجتماعی، تاریخی و فرهنگی آدمی هستند. این «داده‌شده‌ها» به‌هیچ‌وجه برآمده از حقیقت‌های «مطلق» و «ازلی» (مثل حقایق داده‌شده از سوی خداوند یا طبیعت) نیستند، بلکه محصول زبان، فرهنگ و فرادهش‌اند. قائلان به این فلسفه دلیل می‌آورند که آدمیان تکامل‌یافتگان از بطن طبیعت‌اند؛ طبیعتی که ماهیت پویا دارد. و معانی از سوی انسان در چنین طبیعتی ساخته می‌شود. همین‌که ما پرسش‌ها را به میان می‌آوریم، آشکار است که این ماییم که معناها را (خواه معانی علمی و خواه معانی هرروزی) می‌سازیم. اما به‌راستی چه میزان از دانش علمی یا هرروزی را می‌توانیم ساخته انسان تصور کنیم؟ و اصلاً معنادار خواهد بود که بپرسیم آیا معانی‌ای که ما درباره طبیعت و جامعه می‌سازیم، از ناحیه خداوند آمده یا (مثلاً از طریق وحی) وابسته به خداوند است؟ و آیا مسئولیت ایده‌ها و تئوری‌های انسان با خود اوست یا با غیر (مثلاً خداوند)؟ و اگر چنین است آیا ما مسئولیتی در قبال خداوند به دلیل بدرفتاری با طبیعت، با بستگان، جامعه خود و دیگر جوامع، محیط زیست و تاریخ نداریم؟ آیا خداوند به نحوه اداره زمین از سوی آدمی علاقه‌ای ندارد؟ آیا ما باید بعد از مرگ به خداوند به دلیل این‌که مسئولیت‌های خود را نشناختیم، پاسخ بدهیم؟ پایه‌گذاران فلسفه هرمنوتیک، دیلتای و هایدگر متأخر، مرلوپونتی و گادامر هستند. مضافا فرادهش هرمنوتیکی فوق‌الاشاره وظیفه خود را تفسیر گفتمان می‌داند. وقتی گفتمان مسلطْ گفتمان علم مدرن باشد، چنین پرسش‌هایی را پیش می‌کشد: منبع قدرت این گفتمان چیست؟ مضمون‌های اخلاقی و سیاسی این گفتمان کدام است؟


راهنمای خرید و مطالعه نسخه الکترونیک
بالاااا...
ما را در سایت بالاااا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : عباس ballaa بازدید : 192 تاريخ : پنجشنبه 29 تير 1396 ساعت: 1:57