شورش: دث‌استاکر ۲

ساخت وبلاگ
امپراطوری در آغازِ راه بود و همه‌چیز مرتّب بود. بشریت در این ماجراجویی بزرگ از وطنش بیرون زده بود و از میان تاریکی بی­پایان به‌دنبال جهان­ها و شگفتی­­های تازه به‌پیش می­رفت. زمانۀ قهرمانان و کارستان‌های شگفت‌انگیز بود. بشریت از جهانی به جهان دیگر می­رفت و مرزهای امپراطوری به شدت گسترش می‌یافت. هزاران جهان با هزاران تمدّن در میان تاریکی می‌درخشیدند. چهارصد سال طول کشید تا ویرانی شکل گرفت. پارلمان فاسد شد، جمع لُردها با سود حاصل از جهان­های غار­ت­شده به-‌شدت قدرتمند شد و امپراطور با مشتی آهنین و از روی تخت آهنینش به همه حکومت می­کرد. تکنولوژی، موجوداتِ شبیه­ساز­ی­شده و پیشگوها را به‌وجود آورده بود؛ آن‌ها را از اموال انسان‌ها به‌شمار می­آورد و برده­داری را نهادینه کرده بود. امپراطوری هنوز هم عظیم بود، اما تنها در صورتی‌که ثروتمند یا اشراف­زاده بودید، یا به مقاماتِ بالا دسترسی داشتید؛ بقیه جان می‌کندند، سرشان به کار خودشان بود و تا جای ممکن سعی می­کردند کسی متوجه‌ حضورشان نشود. و به این ترتیب، نهصد سال گذشت.


راهنمای خرید و مطالعه نسخه الکترونیک
بالاااا...
ما را در سایت بالاااا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : عباس ballaa بازدید : 200 تاريخ : شنبه 31 تير 1396 ساعت: 20:41