کرئون: یک عیاش احمق، یک قصاب سنگدل و بیروح، بیشعوری که فقط برای این ساخته شده بود که با ارابههایش از دیگران تندتر برود و در بارها بیشتر خرج کند. یک دفعه، من هم حاضر بودم. پدرت از دادن مبلغ هنگفتی که او در بازی باخته بود امتناع میکرد، رنگش مثل گچ شد، مشتش را بلند کرد و حرف چرتی هم زد!
آنتیگون: دروغ است!
کرئون: مشت ستمکارش صاف آمد توی صورت پدرت! دل آدم کباب میشد! پدرت پشت میزش نشسته و سرش را توی دستهایش گرفته بود. از دماغش خون میآمد. گریه میکرد. و آن طرف اتاق، پولینیس پوزخندزنان مشغول آتش زدن سیگارش بود...
آنتیگون: [حالا تقریبا به زاری و التماس افتاده است] دروغ است!
راهنمای خرید و مطالعه نسخه الکترونیک بالاااا...
ما را در سایت بالاااا دنبال می کنید
برچسب : آنتیگون,نمایشنامه, نویسنده : عباس ballaa بازدید : 203 تاريخ : سه شنبه 18 مهر 1396 ساعت: 21:53