او یافت مرا : سفرنامه پیاده روی اربعین+کمی مزاح

ساخت وبلاگ
من خودم به این نتیجه رسیدم که برای رانندگی در شهرهای عراق، تنها بلد بودن دو چیز کافی است: راننده، اول باید نحوه استفاده از گاز، کلاچ، ترمز و فرمان را بلد باشد؛ دوم باید بلد باشد که بوق بزند! حتی بیش‌تر از این! به جرأت می‌توان گفت که بوق زدن در فرهنگ رانندگان عراق، از اهمیتی برخوردار است که شاید حتی همان گاز و ترمز و کلاچ و فرمان و... هم آن اهمیت را نداشته باشند و به عبارتی، بوق زدن در عراق نیمی از رانندگی است. فلذا اگر شما از راننده‌ای که کنار جاده پارک کرده و کاپوت ماشین را بالا داده، بپرسید که مشکل و خرابی ماشین از چیست؟ هیچ بعید نیست که او در جواب بگوید: «بوقم کار نمی‌کنه، زاپاس هم ندارم» یا بگوید: «بوقم جوش آورده زنگ زدم بوق‌ساز از شهر، خودش‌ رو برسونه». آن‌قدر که بوق چیز مهمی است در این‌جا!


راهنمای خرید و مطالعه نسخه الکترونیک
بالاااا...
ما را در سایت بالاااا دنبال می کنید

برچسب : سفرنامه,اربعینکمی, نویسنده : عباس ballaa بازدید : 130 تاريخ : سه شنبه 2 آبان 1396 ساعت: 0:46