نظریه زمینه­‌ای نگرش به ازدواج (گامی در راستای تدوین یک الگوی بومی)

ساخت وبلاگ
یکی از چالش­های اساسی فراروی نظام علمی کشورمان، ضرورت نظریه­پردازی است. نظریه­پردازی علاوه بر آنکه موجب تقویت و بیداری قوای خلاقیت و نیروی ابتکار در کالبد محفل علمی کشور می­گردد، موجب تحقق پیشرفت علمی و تحول در عرصه دانش و علم آموزی می­گردد. پیشرفت علمی، توسعه عرصه­های مختلف یک جامعه چون نوآوری­های فنی و رشد اقتصادی و انسانی در سایه نظریه­پردازی محقق می­شود. در جامعه­ای که نظریه­ها و رویکردها نو و متناسب با مقتضیات زمانی و مکانی مطرح ­شود، بسترهای استقلال علمی و خوداتکایی دانش بومی فراهم می­گردد. در واقع نظریه­پردازی­ کیفی و تدوین الگوهای بومی یکی از راه­های خوداتکایی علمی و در نتیجه استقلال در تمامی ابعاد است. نظریه­پردازی نیز به نوبه خود از علوم انسانی و اجتماعی شروع گشته و بومی­گشتن این علوم به دیگر رشته­های دانش، چون علوم طبیعی، تجربی و فنی انتقال می­یابد. علوم رفتاری و شناختی به عنوان یکی از شاخه­های اصلی علوم انسانی در صورتی می­تواند کارآیی خود را نشان دهد که بتواند با نظریه­های فرهنگی و بومی به سوالات اساسی در رابطه با مسائل روانشناختی و اجتماعی مردم کشورمان پاسخ گوید و در رشد و ارتقای فرهنگی، معنوی و روانی مردم این مرز و بوم کارا و موثر باشد. چرا که مسائل روانشناختی مردم جدا از مسائل فرهنگی، وضعیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و باورهای مذهبی آنان نمی‌تواند مطالعه شود. متاسفانه با وجود اینکه از تأسیس رشته­های روانشناسی، علوم تربیتی و دیگر علوم وابسته در دانشگاه‌های ایران سالیان زیادی می‌گذرد، و پژوهش­های کمی گسترده­ای در حوزه روانشناسی خانواده و ازدواج انجام گرفته است، ولی فقدان الگوهای بومی و کمبود نظریه­پردازی در این زمینه، باعث شده که این رشته هنوز نتواند کارایی مطلوب خود را در حل برخی از مشکلات و معضلات فردی و اجتماعی، خاص کشورمان به نحو موثر نشان دهد، شکاف های موجود در حوزه ازدواج را پر کند و یا پاسخ برخی از سوالات را تبیین نماید.


راهنمای خرید و مطالعه نسخه الکترونیک
بالاااا...
ما را در سایت بالاااا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : عباس ballaa بازدید : 152 تاريخ : چهارشنبه 18 مرداد 1396 ساعت: 5:56