سه قصه

ساخت وبلاگ
اگر سربازی ساده که در جنگی بزرگ با مرگ مواجه شده است، اگر بازرگان ساده‌ای که در قحطی بزرگ با فقر روبه‌رو شده است، اگر انسان ساده‌ای که به مصیبت سنگ دچار و با درد روبه‌رو شده است نوشتن از مرگ، فقر و درد را برگزینند، چه خواهند نوشت؟ آیا دست برداشتن از سکوت ما را به شیوه‌ی صحیح روایت می‌رساند؟ اگر سربازِ ازمرگ‌بازگشته و بازرگان ازفقربازگشته و انسان ازدردبازگشته برای تعریف خود روایتی را برگزینند، آن روایت کوتاه‌ترین و سرراست‌ترین و تراشیده‌ترین شیوه‌ی روایت خواهد بود. اگر آنان بتوانند تنهایی خود را بی‌آن‌که دیده شود با امیدی دلگرم‌کننده به روایت خود تزریق کنند، به روایتی ناب دست خواهیم یافت. مواجهه با ادبیات و آثاری که از به نمایش گذاشتنِ متن و روایت دست برمی‌دارند و خود در کنار ما و در متن به تماشای قصه می‌نشینند تجربه‌ای است که ما را با اصل قصه روبه‌رو می‌کند. این‌چنین آثاری فقط در ظاهر برای مخاطب نوجوان نوشته می‌شوند، اما گستره‌ای که خطاب قرار می‌دهند به خط‌کشی‌های سن مخاطب اکتفا نمی‌کند. این‌ها قصه‌هایی‌ هستند با لایه‌هایی ظریف؛ با حوصله درهم تنیده شده‌اند تا خواننده لایه‌به‌لایه به عمق قصه وارد شود و بتواند تنهایی عظیم آدم‌های قصه را که طی روایت ساکت و مبهوت و کم‌حرف‌شان کرده است درک کند.


راهنمای خرید و مطالعه نسخه الکترونیک
بالاااا...
ما را در سایت بالاااا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : عباس ballaa بازدید : 218 تاريخ : پنجشنبه 20 مهر 1396 ساعت: 11:22